نوشته شده توسط : پاییز

 در ادامه مطلب



:: بازدید از این مطلب : 406
|
امتیاز مطلب : 12
|
تعداد امتیازدهندگان : 4
|
مجموع امتیاز : 4
تاریخ انتشار : 22 / 1 / 1390 | نظرات ()
نوشته شده توسط : پاییز

 مشروطه خواه(ورود)

دانشگاه، آزاد بود

ما فقیرشدیم

دولت رتبه پایین میخواست

ما نا امید شدیم

غیر از انتفایی

پیامی هم بود

پیام، پیامِ نور بود

ما نورانی شدیم

و از همان جا

قدم به قدم

مشروط شدیم

تا به مشروطه خواه معروف شدیم

 اتوبوس دانشگاه(در مسیر)

ساعت 5 بیدار میشود

ساعت6 ازآینه دور میشود

تا ساعت7به فکر اتو و بوس است

سیر میشود

ساعت 8دراتوبوس

تازه شروع میشود

بلند می خندد، کلاس میگذارد

حرف های گنده گنده میزند

مورد توجه قرارمیگیرد

به دانشگاه که میرسد

مثل ساعت5 میشود!!!

کلاس تمام شده دیر رسیده

باز دراتوبوس برمیگردد

وحیران است که چرا تنهاست...

 امان از دانشگاه(پایان)

نمیگزارد درس بخوانیم

به دوستان وبلاگی سری بزنیم

شعری بگوییم

سری بخارانیم...

کلاً زندگی را اشغال کرده

این دانشگاه...



:: بازدید از این مطلب : 303
|
امتیاز مطلب : 14
|
تعداد امتیازدهندگان : 5
|
مجموع امتیاز : 5
تاریخ انتشار : 20 / 1 / 1390 | نظرات ()
نوشته شده توسط : پاییز

 سلام به دوستان و همراهان وبلاگی من.یک اساس کشی اساسی برای تغیراتی مفید انجام دادم امیدوارم خوشتون بیاد.

هدف از این تغییرات ساختن یک انجمن هست به نام انجمن شاعران وبلاگی...شما میتونید با عضویت در این وبلاگ که در قسمت پایین صفحه قرار داره شعر یا حتی مطلبی که خودتون نوشتید رو برای ما ارسال کنید تا با اسم خودتون در معرض دید بقیه بگذاریم و در مورد شعرهای هم نظر بدیم و افکارمون رو برای همدیگه بیان کنیم.


 

 



:: بازدید از این مطلب : 320
|
امتیاز مطلب : 8
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
تاریخ انتشار : 19 / 1 / 1390 | نظرات ()
نوشته شده توسط : پاییز

قلیان که میکشم

کسی چیزی نمیگوید

سیگار که میگیرم

انگار سگ ولگرد شده ام

همه پاک میشوند من معتاد

اخبار میگفت:

یک قلیان برابر با هفتاد نخ سیگار، ضرر دارد

دکتری سراغ ندارید که

عقل را از چشم در آورد...

 

 

 

 



:: بازدید از این مطلب : 299
|
امتیاز مطلب : 15
|
تعداد امتیازدهندگان : 5
|
مجموع امتیاز : 5
تاریخ انتشار : 19 / 1 / 1390 | نظرات ()
نوشته شده توسط : پاییز
عشق اول فقط یک خاطره است


                                       عشق بعدی یک فاجعه است

                             

                                                                             عشق همیشه در مراجعه است 



:: بازدید از این مطلب : 292
|
امتیاز مطلب : 9
|
تعداد امتیازدهندگان : 4
|
مجموع امتیاز : 4
تاریخ انتشار : 19 / 1 / 1390 | نظرات ()
نوشته شده توسط : پاییز

قلبم پر از احساس است

ترس

عشق

یأس

تو!

قلبم پر از احساس است

و چه کسی جز تو مرا می فهمد

به راستی چه کسی می فهمد جز تو مرا

میدانم، میدانم که

تو هم نفهمیدی مرا

قلبم پر از احساس است

احساس بی تو بودن

در این اتاق ِمجازی خود را حبس کرده ام

و هنوز هم

قلبم پر از احساس است

شاید در این تاریکی نفهمد کسی مرا

اما میدانم کسانی چون من وهم دردان ِ من هستند

که در اتاق مجازی ِ خود عشق را لمس میکنند

و با آن همچون عروسک بازی میکنند

دلهاشان را پر از احساس 

و ذهنهاشان را خالی میکنند

و شاید بفهمند درد مرا

قلبم پر از احساس است

قلبت پر از شکِ عبور از من

بشکن، بشکن این شک را

بگو به من حرفِ دلت را

آه که قلبم تیر میکشد از این احساس

در حالی که بغض گلویم را میفشارد

مینویسم تا بدانند

قلبم پر از احساس است

ای کاش این حس زبانی داشت

ومیگفت دردش را با من

قلبت...

و امان از قلبت

که شاید پر از احساس است

تو، مرا با خود آشنا کردی

و خودت گفتی آرزویت منم مرا باخود آشنا کن

من تو را به آرزویت رساندم

من همان آشنایه غریبم که در پی تو می آید

می آیم، می آیم تا بگویم هنوز

قلبم پر از احساس است

از این دنیا که همچون دل ِ خوب رویان بی وفاست

تو را یافتم

تو با دستان ِ پر عشقت

ذره ذره قلبم را پر از احساس کردی

و با شک روی قلبت پرده ای کشیدی

ولی بدان که

قلبها پر از احساسند

و با رفتن ِ دستهایی که احساس را در این قلبها ریختند

نمیمیرد این احساس نمیمیرد

 

پیوست:از دوستی که خودش میداند خواهش میکنم مطلب زیر را بخواند

 

 



:: بازدید از این مطلب : 318
|
امتیاز مطلب : 11
|
تعداد امتیازدهندگان : 4
|
مجموع امتیاز : 4
تاریخ انتشار : 19 / 1 / 1390 | نظرات ()
نوشته شده توسط : پاییز

زور میزنم همچون هالو

تا شعری بگویم چون شاملو

این شعر

سخنان آشفته ی فکرِ من است

فکری پر از خدا از عشق از زندگی...

با خودم میگویم که آیا

آیا

خدا همه جا هست؟؟؟

با دلم رفتم پای آن سرو بلند

شاید سهراب آنجا دیده باشدش

من ندیدمش

من خدا را ندیدم وبه او ایمان آوردم

با علم به خدا نرسیدم

اما با دل به آسمان هفتم رفتم

خدا را بوسیدم

اما بی ایمان باز گشتم

چون به من آموخته اند

یا عشق یا ایمان

این است شرط زندگی

گویا عشق ایمانم را گرفتِ

ای کاش مثل فروغ بودم

همان فروغ که فرخ زاد بود

و عشق را با ایمان میخواست

و با ماشینش رفت و به بهشت رسید

تا عشق را به ایمان پیوند دهد

اما من ماندم و این زندگی

که هیچ چیز ندارد...

قایقی خواهم ساخت

میفروشم به شما

و از این دنیا میروم

تا بتوانم زندگی کنم

با خدا که از من دورش کردید...

 



:: بازدید از این مطلب : 336
|
امتیاز مطلب : 15
|
تعداد امتیازدهندگان : 5
|
مجموع امتیاز : 5
تاریخ انتشار : 19 / 1 / 1390 | نظرات ()
نوشته شده توسط : پاییز

این روزها هر کسی را ببینی

حتی من، حتی تو، حتی او

از چیزی به نام صیاثت حرف میزند

میگویند کسیف است

من که دست مالیش نکردم

این روزها انگار صیاثت را رنگ کرده اند

گویا صبز شده، اما فقط رنگش تغییر کرده!!!

بویش همان است...

چیزی به نام ِ رادیو لوژی

یا ایدولوژی، یک چیزی در همین مایه ها

انگار اصلا ندارد یا تکراریست، نمیدانم

این روزها همه روشن فکر شده اند

حتی من...لامپی روی سرم گذاشتم تا کم نیاورم

فکرم را به جمجمه ام بسته ام

و آزاد در همه جا گشتم

و در خیال خود احساس آزادی کردم

گوشه ای نشستم

فکرم را باز کردم

آزاد شدم

اما رنگی نشدم

برای همین خودم را رنگ کردم

و گفتم:

بد بهتر از بدتر است

منطقم به طق طق افتاده است

من اینکار ِ نیستم

به قول ِ شاعر:

توبه کنم باز حق با شماست...

 

پیوست:برا این که به این چیزا فکر نکنین ببین انیشتین چی گفته:ازدواج تلاشی نا موفق برای تبدیل امری تصادفی به دائمی است



:: بازدید از این مطلب : 287
|
امتیاز مطلب : 12
|
تعداد امتیازدهندگان : 4
|
مجموع امتیاز : 4
تاریخ انتشار : 19 / 1 / 1390 | نظرات ()
نوشته شده توسط : پاییز

ماده همه جا را فرا گرفته

هر کی منکره، چرت گفته

 

ماده گرا شدن همه

متافیزیک، دیگه مبهمه

 

از اون موقع که داروین تکامل یافته

 یا آدم و هوا  رو خدا گذاشته

 

ماده گرایی مدلهایی داشته

خوب و بدو تو یه جیبش میزاشته

 

ماده گرایِ خوب، آخرش زن زلیله

مشکل نداره، تقدیره نرها همینه

 

ماده حرفِ اول رو می زده

با پر رویی، حتی نر رو می زده

 

ماده گرایی بد، آدمو گول میزنه

چوب خدا صدا نداره، اما میزنه

 

آهای نرا مراقب ماده ها باشین

سعی کنین «النکاه وسنتی» داشته باشین

 

فلسفه غرب همش همینه

فلسفه شرق بهترینه...

 

پیوست:انگار توی ساله جدید سَبکم خود به خود تغییر کرده...!در ضمن من قصد توهین به خانومارو نداشتما نگی نگفتی



:: بازدید از این مطلب : 293
|
امتیاز مطلب : 9
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3
تاریخ انتشار : 19 / 1 / 1390 | نظرات ()
نوشته شده توسط : پاییز

سلام دوستان سال نو مبارک امیدوارم سال خوبی داشته باشید از نظراتون ممنون.

حبیبان خدا یا همان مهمان ها نگذاشتند ما یه سری به دوستان خدا یا همان شما بزنیم...

خوب ساله نو را با مطلبی در مورد خدا شروع میکنیم که توی خونه تکونی ها پیداش کردم...تویه یه کاغذ حسمو نوشته بودم حالا پیداش کردم یه چیزایی هم بهش اضافه کردم.

مکاتبه ای با خدا:

سلام خدا حالتون خوبه سلامتین فرشته ها خوبن ما که تا کار نداشته باشیم مزاحم نمیشیم برم سرِ اصل مطلب چون میدونم حالتون خوبه، منم که شکر شما خوبم...

خدایا نمیدانم که آیا عشق گناه دارد یا عاشق شدن

میگویند عشق ما را به تو میرساند اما من از عشق میترسم

گویا مرا از تو دور کرده

شاید خودم را گول زده ام باید به دلم گوش دهم

باید به عشق و ایمان برسم

باید به خودم بر گردم شاید تو آنجا باشی و عشق هم، آنجا باشد...

خدایا به من بگو کجا هستی

یا عینک بصیرت را کجا میفروشند

نکند کفر میگویم...به بزرگواریت ببخش

خدایا اگه توانستی جوابش را با عیدی ایمیل کن...ممنون

 کاری ندارین با اجازه، خودتون نگهدارتون...

 

پیوست:ای بابا قالبه قبلیم خراب شده دیگه ساپورت نمیشه...شما به بزرگواریتون ببخشین.خوب ساله جدید با قالب جدید امیدوارم خوشتون بیاد



:: بازدید از این مطلب : 284
|
امتیاز مطلب : 18
|
تعداد امتیازدهندگان : 5
|
مجموع امتیاز : 5
تاریخ انتشار : 19 / 1 / 1390 | نظرات ()

صفحه قبل 1 2 صفحه بعد